هر جا که می بینم نوشته است :
” خواستن توانستن است ”
آتش می گیرم !
یعنی او نخواست که نشد ؟
پرنده ای که رفت بگذار برود
هوای سرد بهـــانه است !
هــوای دیگری در ســر دارد ..........................
اهای تویی که با احساس دخترا بازی میکنی یکم انصاف داشته باش این دختر یه روزی می خواد مادر بشه باید عشق رو بلد باشه تا به بچه اش یاد بده ..............
عادت ماآدم هاست؛سيگارهم كه ميكشيم زيرپا له ميكنيم. ....
ﯾﻪ ﺭﻭﺯﺍﯾﯽ
ﯾﻪ ﺷﺒﺎﯾﯽ
ﺑﻪ ﯾﻪ ﺍﺩﻣﺎﯼ ﺧﺎﺻﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺣﺘﯿﺎﺝ ﺩﺍﺭﯼ
ﮔﻮﺷﯿﺘﻮ ﺑﺮ ﻣﯿﺪﺍﺭﯼ ﺷﻤﺎﺭﺷﻮ ﺑﮕﯿﺮﯼ
ﺍﻣﺎ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﺱ
ﺍﯾﻨﻘﺪﺭ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺑﺨﻮﺩﺕ
ﻣﯿﺎﯼ
ﻣﯿﺒﯿﻨﯽ ﺧﯿﺮﻩ ﺷﺪﯼ ﺑﻪ ﯾﻪ ﺻﻔﺤﻪ ﯼ
ﺧﺎﻟﯽ ﺑﯿﺠﻮﺍﺏ
ﺍﺷﮑﺎﺕ ﺳﺮﺍﺯﯾﺮ ﺷﺪﻥ
ﺑﻌﺪ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﯿﮕﯽ
ﺍﻭﻥ ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ
ﺍﺧﺮﺵ ﭼﺮﺍ ﺍﯾﻨﻄﻮﺭﯼ ﺷﺪ ????????????????????????????????
سنگ قبرم را جلوی درب ورودی قبرستان بنا کنید تا پاهای مردم
بیاید رویش تا شاید با نگاهی فاتحه ای برایم خوانده شود تا شاید سبک شوم می دانم
بهشتی نیستم پس چرا با واژه ها خودم را گول بزنم . ................
سلامتی دختری که عاشق پاهای پیاده عشقش بود چون ماشین نداشت
سلامتی دختری که با عشقش رفت رستوران دونگه غذا شو داد تا جیب عشقش خالی نشه
سلامتی دختری که اگه هر جا بدونه عشقش رفت جای خالیشو کنارش حس کرد
سلامتی دختری که دنباله ماشین ، ملک پدری و قیافه عشقش نبود
سلامتی دختری که در هر شرایطی عشقشو تنها نذاشت...
و مهمتر از همه
سلامتی پسری که لیاقت این دختر رو داشته !.........
هیچ کس اشکی برای ما نریخت ... هر که با ما
بود از ما می گریخت ... چند روزی ست حالم دیدنیست... حال من از این و آن
پرسیدنیست... گاه بر روی زمین زل می زنم... گاه بر حافظ تفائل می زنم...
حافظ دیوانه فالم را گرفت... یک غزل آمد که حالم را گرفت: ما زیاران چشم
یاری داشتیم... خود غلط بود آنچه می پنداشتیم.........
مهربانی تا کــــــــــی؟؟؟؟؟
بگذار سخت باشم و سرد!!!!!!!!!
باران که بــــــــــارید......چتر بگیرم و چکــــــمه......
خورشید که تــــــــــابید......پنجره ببندم و تـــــــــاریک......
اشک که آمـــــــــد......دستمالی بردارم و خشــــــک.......
او که رفـــــت نیشخندی بزنم و ســــــــــوت........
نظرات شما عزیزان:
|